روستای ارا

مطالبی در باره ی ارا

روستای ارا

مطالبی در باره ی ارا

روستای ارا
درباره : تک نگاری ایالت فلورین! موقعیت: روستای ارا یکی از روستاهای کوهستانی وخوش آب وهوای بخش چهار دانگه ی ساری است. این روستا در 105 کیلومتری شهرستان ساری ودر35کیلومتری کیاسر (مرکز بخش چهار دانگه) و81کیلو متری دامغان و95کیلومتری سمنان واقع شده است آب وهوای آن در زمستان سرد ودر تابستان معتدل است این روستا به دو بـخش (جنگلی،کوهستانی) تقـسیم می شود.نام این روستا در اغلب نقشه های جغرافیایی نـیامده است؟! اکثر راه های متصل به این روستا ( چه از ساری ، چه از دامغان وچه از سمنان)جز چند کیلومترآسفالت است جمعیت ،زبان وشغل: این روستابیش از200خانوار جـمعّیت دارد که حدود 100 خانوار در روسـتای اراء ساکن هستند وبقیه در شهر های سمنان،ساری،دامغان،قم و تهران وشهرهای دیگر زنـدگی می کنند،مـردم این روسـتا دارای مذهب شـیعه هستند،زبان مردم این روستا محلی مازندرانی(طبری)است .کار اصلی مردم این روستا کشاورزی و دامپروری است معادن :در این روستا معادن مختلفی وجود دارد که از قدیم الایام از آن بهره برداری می شد مثل ،زغال سنگ و فلورین،. . . که بعضی ها به شوخی و به خاطر نیامدن نام این روستا در نقشه های جغرافیا وبه خاطر معدن فلـورین،به این روسـتا ایالت فلورین می گویند!. استفاده از محتوای این وبلاک با ذکر منبع بلامانع است.
پیام های کوتاه
  • ۵ بهمن ۹۱ , ۱۷:۰۰
    کو؟
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان

۱۹۷ مطلب توسط «سیدظهیر قادری» ثبت شده است

امام حسین (ع)قبل از ظهر عاشورا فرمود:

‌ای مردم! اگر کسی از شما به دیگری بدهکار است، بدهی خود را پرداخت کند. کسانی که می‌خواهند جزء یاران من شهید شوند، نباید بدهی به مردم داشته باشند. نباید مدیون مردم باشند. «من کان علیه الدین فلا یقاتلن معی. . . » اگر کسی بدهکار هست، راضی نیستم که شهید شود.


۰ نظر ۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۱:۰۹

دیروز فرصتی شد،تا به کوه  بروم، از مسیر النگ تا سفید کوه رفتم ،و از مسیر خاشک چال برگشتم؛ علاوه بر زیبایی های پاییزی و دل انگیزی هوا ..... مسیر آب لوله کشی جدید را هم دیدم ..... واقعا نمی شود از زحماتی که جمهوری اسلامی ایران برای ما روستاییان می کشد غافل بود و تشکر نکرد.... این همه امکاناتی که  برای روستایی چون ارا در طول این سی سال فراهم شد در طول حکومت های چند صد ساله  پهلوی و قاجار و....  مهیا نشد....

 اگر چه تلاش های  شوراها محترم در این سی سال و شورای و دهیاری این چند سال قابل تقدیر است اما گاهی دیده می شود امکانات فراهم شده و بودجه های  در اختیار روستا قرار گرفته شده درست ، بهینه ومفید مورد استفاده قرار نگرفت.....

نمونه اش همین لوله هایی است که در اختیار روستا قرار گرفته تا مشکل آب شرب حل گردد،  ضمن تشکر از تلاش بزرگوران برای نصب آن....  به نظر می رسد یک کار خوب و ناتمام را انجام دادند ..... ان شاء الله این کار خوب با دفن لوله قبل از سرما و حفاظت از منبع ها یی که در  مسیر، باز و رها شده اند    ...... یک کار خوب به سرانجام خوبی برسد.

۰ نظر ۲۵ مهر ۹۳ ، ۲۳:۴۶
امتیاز آب لوله کشی وکنتور در ارا چقدر است؟200هزار تومان!؟250000تومان!؟300000هزار تومان؟یا........!؟ و چرا!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
۰ نظر ۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۶:۳۷

مدرسه 93

۰ نظر ۱۷ مهر ۹۳ ، ۲۱:۵۲


۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۲۱

۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۲۰

   پاییز سال گذشته ساعت 7 صبح رفته بودم تا  آزمون سازمان سنجش را برگزار کنم، دیدم خانم و دختر خانمی جلوی محل برگزاری آزمون ایستاده اند، گفتند برای آزمون آمده اند آن هم از روستا.....  از 70 کیلومتری شهر دامغان( فولاد محله) در دلم گفتم : همت بلند  معنیش  این است، و حتمن  آینده روشن در انتظار  اوست!  و بچه های شهر حتمن هنوز خواب بودند، یعنی تا زمان برگزاری آزمون ساعت8/30، 90 دقیقه مانده بود !

بچه های شهر تازه از خواب بیدار شدند..... حتا در تیز هوشان با آن همه امکانات و پشتیبانی ، جا ماندند!!! دریغ از یک رتبه تک رقمی و دو رقمی و سه .......

  چند روز قبل که نتایج کنکور را اعلام کردم دیدم خانم فولادی رتبه دوم منطقه دو را بدست آورده است. به چنین همتی درود می فرستم....آرزوی موفقیت می کنم برای بلند همتان کشور اسلامی ایران.

۰ نظر ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۰

   آقایی چند روز قبل به من داشت می گفت: برق ارا را من آوردم !  و آسفالت ارا  من انجام دادم! جاده را من ساختم!وووووووووووووووو....... چیز نمانده بود که بگوید: ارا را من بنیاد نهادم!! و یا اصلا بشر را من خلق کردم!! به یاد ملانصیرالدین افتادم که  هر وقت تیراندازی می کرد ؛می زد به هدف؛ با آن که تیر اندازیش افتضاح بود! گفتند: چگونه این کار را می کنی ؟ گفت تیر را که انداختم، می روم دورش را خط می کشم که نشان بدهد من زدم وسط خال !!!
خدایت بیامرزد ای ملا که حداقل صداقت داشتی ..... بیا ببین ما ها چقدر بدون این که تیری انداخته باشیم ، دور تیرها دایره ها کشیدم ،-دور کارمان و زندگیمان - و وانمود کردم که زدیم به هدف! ! و چقدر برای موفقیت خودمان جشن گرفتیم!

۰ نظر ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۵۰

امروز به وضوح  دو حرف بسیار عجیب را از زبان یکی از مسئولان روستای ارا شنیدم

1-  با آن که آزادی بیان  به  وضوح در اصل 23 و 24 قانون اساسی جمهوری اسلامی  بیان شده است  آقای .......محترم اصرار دارد که اگر کسی خواست نظرش  در باره ارا  یا هر مساله دیگر را بگوید و یا بنویسد باید قبلا از آقای...... اجازه بگیرد! یعنی کسی حق گفتن هیچ حرفی و نوشتن هیچ خاطره ای را ندارد مگر آن که آقای ....... اجازه بدهد!؟؟ و الا باز خواست می شود که چرا فلان چیز را گفتی یا نوشتی ؟!  آیا قانون اساسی که میثاق نامه خون شهدا است بالاتر از نظر شخصی آقای ...... نیست؟ و این جناب  بر اساس چه  چیزی چنین حکمی می دهد؟!

2- هم چنین با آن که در اصل 19 و 20 قانون اساسی به صراحت حقوق مردم ایران مشخص شده است  ایشان با نقض  و نادیده گرفتن این اصول مشخص قانون اساسی می گوید: ساکنان ارا به دو دسته تقسیم می شوند 1- کسانی که تمام سال در آن ساکن هستند 2- کسانی که بخشی از سال در ارا و بخش دیگر را در شهر های دیگر ساکن هستند.به قول او غیر ساکن.... گروه دوم ( غیر ساکن دائمی)هیچ حقی در ارا ندارند....... ، حتی روشنایی معابر نیز شامل حالشان نمی شود چون این نیز فقط مختص ساکنان  دائمی است!!!!! و می گوید به هر که می خواهید بروید بگویید؟!!!


 مسئولان محترم مافوق آقای ....... آیا این رفتار و گفتار   قانون است؟ آیا شما اجازه می فرمایید  کسی به خود حق  دهد چنین تصوری خلاف قانون جمهوری اسلامی داشته باشد  به آن نیز عمل کند؟!!.... آیا  این نوع نگاه  به مردم ارا ،آن هم از  سوی کسی که مسئول است  و سوگند خورده است  وفادار به آرمان های انقلاب و قانون اساسی باشد و خدمت بی منت برای مردم انجام دهد  صدمه نمی زند.... ..؟!!!


۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۲۰

28تیر 93 من هم دیگر کاری ندارم !! با خودم می گویم وقتی خیلی ها در ارا بی خیال اند و با سختی اب را تامین می کند و باز پیگری نیستند، تو مگر چقدر آب می خواهی که....... وقتی زباله گرداگرد روستا را گرفته و کسی حرف نمی زندو  توی که زباله های خانه ات را می گذاری داخل ماشین و می بری  در محل دفن زباله گویچاله ...... وقتی روستا غرق در تاریکی می شود و کسی حرف نمی زند و توی که برای روشنایی کوچه ات و فلان خیابان و  باید خودت بروی فتوسل و چه وچه بخری تا..... تویی که ...... بی خیال شو ! یک روز و نصف این گونه بودم! بی خیال و غمگین از این وضعیت نا مناسب ارا....!! عدم آب شرب سالم! پراکنده شدن زباله در تمام روستا! ووووووو......

29تیر 93

کلام حق را می گشایم :راهگشایم می شود:«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ؛ (انفال (8) آیه 22)

قطعاً بدترین جُنبندگان نزد خدا ، کرانِ [ از شنیدن حق ] و لالانِ [ از گفتن حق ] هستند که [ کلام حق را ] نمی اندیشند!
 دوباره  پیگیری می کنم ، و پیگیری ... کسی در دسترس نیست ... برای چند نفر پیغام می گذارم..... داشتم برای افطاری شب 23 در تکیه کار می کردم که بخشدار محترم زنگ می زند ، پیغام  را گرفته است، قول می دهد که تا فردا 30/تیر 93 مشکل پیش امده را حل کند ..... چند نفری که این جا نشسته اند ... وقتی گفت و گو را می شنوند..... پرس و جو می کند .... برایشان توضیح می دهد که قرار است فردا آب دوباره وصل شود و مشل حل می شود.....هرچند خوشحال می شوند... اما نا امیدند و می گویند درست نمی شود!؟

30 تیر آب دوباره وصل شده است..... .
31 تیر 93  من الان از ده برگشتم به شهر..... پهن تاب سرکوچمان را باد خراب کرده است و شب خیابان اطرافش تاریک است ، چندین بار به دهیار گفتم، می گوید مهره می خواهد بروید از شهر بخرید! آمده ام بخرم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
۰ نظر ۳۱ تیر ۹۳ ، ۰۸:۲۸