|
وازه محلی ارا |
معادل فارسی |
وازه محلی ارا |
معادل فارسی |
|
شی مار |
مادر شوهر |
شی پر |
پدرشوهر |
|
خال شی |
شوهر خاله |
عمه شی |
شوهر عمه |
|
برار |
برادر |
خاخر |
خواهر |
|
خوردی برار |
برادر کوچکتر |
گته برار |
برادر بزرگتر |
|
پسر زن |
عروس |
زما |
داماد |
|
حوکا |
تیشه |
بل |
بیل |
به نام خداوند بخشنده مهربان
برخی از دوستان به مطلب گذشته متعرض شدند مایلم توضیحاتی را ارائه کنم؛ دوست داشتم و دارم دوستان به جای معترض شدن، حرف ها را نقد کنند اما حتما با معیار نقد
اما توضیحاتی در باره ی" بیماری دخالت "
1- تاکید می کنم ؛ دانشمند فرض کردن، برتر دانستن خود ، قبیله و دوستان و بی تدبیر و بی قدرت فرض کند ساکنان محترم ارا ، دور زدن ، نهاد های رسمی ارا ( شورا ی ارا و...) دخالت است؛ حداقل من واژه بهتری برای این کار نیافته ام .
2-من افتخار می کنم که طرز فکرم پایین باشد کسی به واسطه این که می گویم: هم یاری این است که ارایی های غیر ساکن بیایند یک تشکل پیدا کنند در صورتی که شورای محل و یا اهالی محل نیاز به هم اندیشی و هم فکری داشتند ؛ بیایند و کمک کنند، این اولش یک اگر دارد یعنی " اگر" کمک خواستند؛ این هرگز به معنی شورا در شورا نیست ، این معنی اش سلب اختیار شورا نیست، این معنی اش ما هر چه می گویم نیست؛ این معنی اش ما رئیس هستیم نیست، این معنی اش قبیله گرایی شهری نیست ، .......... به من بگوید : متاسفم از طرز فکرپایین تان""
3-در پاسخ دوست عزیز سعید آقا که نوشته اند: ""متن سفیدتان حاوی مطالبی بود باز دارنده ،و زهریست که سالها در پیاله ی نخبگان اراء ریخته میشود. بدین معنا که با هر کسی صحبت میشود که بیایید برای اراء آستین همتی بالا بزنید و بی خیال نباشید میگویند ما آمدیم کاری کنیم و پشت سر ما حرفهای اینگونه ایی زده اند و متهم به(مطالب متن سفید حضرتعالی) شده ایم وگر چه عشق و علاقه ی زیادی به اراء داریم ولی ما نیستیم!!! و حوصله ی حرفای اینجوری را نداریم متاسفم اینگونه تفکرات تفرقه افکن در مطالبتان دیده میشود!!که امیدوارم سهوی باشد و یا در چیدمان جملاتتان دقت نکرده باشید!!! ""
باید بگویم اصلا این گونه که شما تصور می کنید نیست مردم ارا آن قدر فهیمند که تفاوت دخالت و خدمت را بدانند و جام زهر در پیاله خدمتگزاران نریزند اتفاقا بر خلاف نظر حضرت عالی مردم ساکن ارا کسی را که آستین همت بالا زده باشد برای خدمت به ارا بیاید حقیقتا دوستش دارند .
به عنوان نمونه بانی تکیه حضرت ابوالفضل ( ع) از ارایی های ساکن شهر است مثل من و تو و ساکن ارا هم نیست وقتی آستین همت بالا زد و ثابت کرد می خواهد خدمت کند ، مردم ارا با مال ، سرمایه ،کار و همت خود با او همراه شده اند و با سرمایه های اندک خود کار بزرگی را سامان بخشیدند و ....یا در قضیه آب هم گفتم آن کسی که بانی لوله کشی شده بود ساکن ارا نبود و کسی کار او را دخالت نشمرده است و یا...... اما اگر کسی یا کسانی آمدند با نیتی غیر از خدمت حتما ناکام می شوند حتما مردم با آن ها مقابله می کنند و وقتی هم به مقصود خود نرسیدند باید بگویند" ما نیستیم!!! و حوصله ی حرفای اینجوری را نداریم .... چه کسی می گوید این نوع آدم ها نخبه اند که مردم عزیز ارا باید بنشیند و برای رفتنشان غمگین باشند .
4- البته بسیار تعجب می کنم که چرا سعید اقا از این که نوشتم دخالت در اموری که به کسی مربوط نیست ، یک نوع بیماری است یا سلب اختیار از شورا ارا، قبیله گرایی که سبب تفرقه در ارا ست و باند بازی و خود برتری جویی و خود دانشمند پنداری شیوه ی نادرستی است و..... سبب ناراحتی و عصبانیت ایشان شد؟ !! مگر دخالت در امور شورا ی ارا را باید افتخار شمرد؟ یا قبیله گرایی و تفرقه جویی خوب است؟! یا دخالت در امور ارا وضایع کردن حق ساکنان فضیلت است که من خبر ندارم؟ ! براستی دلیل نارحتی چیست؟ یا مگر این جمله های من "همیشه آماده ی خدمت به وطنمان هستیم ای ساکنان ارا اگر از ما می پذیرید و اجازه می دهید بدون هیچ چشم داشتی ، بدون هیچ منتی و منیتی ....." سبب تفرقه می شود و واگرایی است؟
5- به دوست عزیز سعید اقا می گویم : من از واژه ها نمی ترسم و واژه ها مرا گمراه نمی کند اگر هزار بار بنوسید" وا گرا دارای افکار پایین و چه چه وچه "اهمیتی برایم ندارد. اما دوست دارم درس خوانده های ارا مثل شما از زبان ابهام ، رمز ، تهدید و افشاگر ی...... استفاده نکنند؛ ساده و راحت بگوید و بشنوید هرچند تلخ باشد ....بگذار" سفره ی دل باز شود" توبه ی سنگینی را بیطلبد " زخم کهنه و جدید و قدیم ...باز شود .به فرموده : شیخ شیراز آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک .........
قسمت هایی که با رنگ مشخص شده است از پیام های آقا سعید نقل شده است
...............................................................................
تتمه: الف – یک از دوستان در باره شجره نامه تذکری دادند که چون بیشتر مطالب وب در باره ارا ست مطالبی شخصی خودم را در آن کمتر بنویسم دیدم تذکر خوبی است آن را به وب دیگرم که تناسب مطالب بیشتر شخصی است انتقال دادم که بایت این تذکر ممنونم همچنین دیدم برخی از دوستان به زمینه رنگ ها حساسیت پیدا کردند تا آن جایی امکان داشت پس زمینه ها را حذف کردم تا نوشته ها تحت تاثیر حاشیه ها قرار نگیرد ..در ضمن ممنون می شوم اگر دوستان تذکر های دیگری برای بهبود وب داشته باشند بفرمایند حتما اصلاح خواهم کرد.
ب- همان گونه که در نوشته های مختلف نوشته ام این ها نوشته ای من است و خالی از خطا نیست ، اگر هر کسی سخنی بهتر برایم بفرستند و یا حرف هایم را نقد کند و سخن او درست یا درست تر باشد حتما نظرم ر ا تغییر می دهم و ممنون هم می شوم.
اعتقاد دارم دخالت در اموری که ارتباطی به کسی ندارد یک نوع بیماری است ....
ریشه این بیماری حتما فکر است ،مثلا ممکن است کسی که از ارا خارج شده است و در آن ساکن نیست و خیلی هم اطلاع از اوضاع اجتماعی آن ندارد، فکر کند که بله ما که در شهر هستیم مثلا خیلی می فهمیم ، خیلی دانشمند ، ثروتمند و قدرتمندیم و به پشتوانه همین اندیشه های پوچ که ریشه در جاهلیت فکری دارد ، کسی جرائت کند خدای نکرده مردم فهیم و خوب ساکن را آدم های بی تدبیر و بی قدرت فرض کند و بخواهد برای آن ها تصمیم بگیرد و یا از این بدتر بخواهد به پشتوانه های جاهلی به فکر کسب منافع در ارا باشد و بخواهد حقوق ساکنان آن را تصاحب کند،
این نوع افکار حتما بی نتیجه است ، حتما ساکنان محترم باید به شدت با آن برخورد کنند و اجازه ندهند که کسی با لعاب دوستی منافع آن ها را به خطر بیندازد....
اعتقاد دارم ما ها که از ارا دور شدیم و ساکن شهرها هستیم و حقوق می گیریم و زندگیمان از راه در آمدی که کسب می کنیم به آسانی می گذرد ، باید اجازه بدهیم که اگر معدنی ، پالایشگاهی ، مراکز صنعتی در ارا ایجاد می شود ساکنان بتوانند آمد کسب کنند و بتوانند به راحتی زندگی کنند، کسی حق ندارد فکر کند باید ویا می تواند علاوه بر در امدی که در شهر دارد در آمد دیگری در ارا کسب کند و خدای نکرده حقوق ساکنان ارا را ضایع نماید.
مقصود از شورای هم یاری این است که ارایی های غیر ساکن بیایند یک تشکل پیدا کنند در صورتی که شورای محل و یا اهالی محل نیاز به هم اندیشی و هم فکری داشتند ؛ بیایند و کمک کنند، این اولش یک اگر دارد یعنی " اگر" کمک خواستند؛ این هرگز به معنی شورا در شورا نیست ، این معنی اش سلب اختیار شورا نیست، این معنی اش ما هر چه می گویم نیست؛ این معنی اش ما رئیس هستیم نیست، این معنی اش قبیله گرایی شهری نیست ، ..........
این معنی اش این است که ما همیشه آماده ی خدمت به وطنمان هستیم اگر از ما می پذیرید و اجازه می دهید بدون هیچ چشم داشتی ، بدون هیچ منتی و منیتی .....
برای آن که بتوان در این شرایط خطیر از حقوق ارا دفاع کرد، باید از افکار، اندیشه ، سرمایه ، توان و... همه ی مردم ارا استفاده شود ، تا خدای نکرده غفلت امروز باعث زیان همیشگی نشود پیشنهاد می کنم شورای هم یاری تشکیل شود که از تمام شهر ها یی که ارایی ها ساکن هستند یک نماینده و از ساکنان ارا 3 نماینده انتخاب شوند، این شورا می تواند اعضایش را در ایام تاسوعا و عاشورا که تقریبا اکثر مردم ارا از شهر ها به روستا مراجعه می کنند انتخاب کند، کار این شورا و تصمیم گیر ی آن می تواند برای آینده ارا بسیار مفید باشد......
خداوند بزرگان خیر اندیش ارا را رحمت کند که اموال خود را وقف می کردند، یعنی ماندگارترین اموال - زمین های-خود را- برای بهترین کار ها، صرف کردند ؛ زمین برای حمام وقف کردند ، برای کاروانسرا، تکیه، مسجد ،حسینیه، برای صبحانه ،ناهار وشام عزاداران حسینی، برای پذیرایی مراسم های مذهبی ...... باغ خود را خشک می کردند برای این که کام مردم را سیراب کنند.
اگر چه خیلی از این بزرگان اکنون در جوار رحمت الهی هستند اما اموالشا ن در دنیا نیز باقی است صدقه ای جاریه که شادمانی روانشان را در بارگاه حضرت حق ان شا الله تضمین می کند
دیگران که این کار ها را نکرده ا ند در دنیا چه دارند ؟ اموالشان کجاست؟ مردم چه بهره ای از اموال آن ها می برند؟
این ها را مختصرا فعلا نوشتم تا اگر توفیق حاصل شد در زمان مناسب در این باره مفصلا بنویسم که اگر نبودند آن آدم های خیر اندیش نیکو نهاد ، امروز نه آبی بود ونه حمامی ونه مسجدی ونه تکیه ای و.....
به روان تمامی آنان در این زمان نیکو -عید قربان وغدیر- درود می فرستم و از خدای بزرگ مسئلت می کنم رحمت خویش را دمادم نثارشان فرماید.
اما این ها را نوشتم که بگویم ما را چه شده است که اکنون هرکسی سعی می کند برای خودش گروهی را فراهم کند ، جلسات علنی و مخفی بگذارد که اگر اتفاقی در ارا افتد سهمی ببرد، این سهم خواهی از زمان که در ارا راه پیدا کرد ؛مشکلات ارا آغاز شده است، نمونه های بسیاری در این باره دارم که اگر لازم شد در زمان مناسب، بیان خواهم کرد.اما در این مقال می خواهم فقط بگویم بهترین راه، شیوه گذشتگان ما بود که علی رغم نداری های اقتصادی، همد یگر را دوست می داشتند و بدون این که قبیله ، نژاد و چه وچه را ببیند ، شرافت را می دیدند، بندگان خدا را ارج می نهادند و با آرامش زندگی می کردند .سعادت دو جهان را برای همه ی مردم ارا طلب می کردند .
ما را چه شده است؟
آیا ما غیر از این می خواهیم ؟
عکس :وقف نامه حمام ارا( حدود 150سال قبل)
واقف کربلایی میر قاسم الحسینی خلف حاج میر باقر الحسینی(قادری)
-یکی دو سال است که در مورد پالایشگاه ارا سخن هایی گفته می شود، این که چنین چیزی اصلا حقیقت خارجی دارد ؟ من حقیقتا تردید دارم. این شک ناشی از تجربیاتی است که در شهرمان به اسم فلان شرکت خوروسازی کلنگ زدند اما هنوز اثری از آن نیست، بهمان کارخانه را ، شرکت و..... برایش زمین گرفته اند اما تا کنون اثری از آن نیست، حتی معروف ترین مجتمع شیر " لبنیات ..." سهامش را فروختند، کلنگ زمینش زدند، از صدا و سیما کلی تبلیغات پویا نما برایش خرج کردند، خبری از تاسیش نشد که نشد، برخی آدم های .... از مردم پول می گیرند ، از دولت وام و امکانات و بعد از این کشور جیم می شوند .... خدا کند این قضیه اصلا حقیقت داشته باشد
2-احداث پالایشگاه منافعی دارد و معایبی ، باید با نگاه کارشناسی و واقعی به آن نگاه کرد ، منافع آن را سنجید و معایب آن را نیز ، اگر منافع آن بر معایب آن غلبه کرد ، نباید با احداث آن مخالفت غیر منطقی کرد و اگر معایب آن بر منافع آن چربید با ید قانونی و منطقی از احداث آن جلوگیری کرد.
3-این قضیه راه حل قانون دارد و نباید گذاشت به دلایل احساسی منافع مردم ارا به خطر افتد .رقابت ، مقابله یا وادادگی در برابر روستا های دیگر راه حل منطقی این مساله نیست
اولین آب آشامیدنی لوله کشی به همت برخی از اهالی محترم ارا از جمله مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج میر معصوم میر عمادی انجام شد ما که همسایه او بودیم می دیدیم که او وخانواده اش چه تلاش وزحمت فراوانی را متقبل می شدند یادم می آید خیلی وقت ها عوامل اجرایی لوله کشی اب که غیر ارایی بودند در خانه ی او سکونت می کردند آن هم در 30 یا 40 سال قبل که فراهم کردن خورد وخوراک و خیلی چیز های دیگر برای مهمان داری بسیار دشوار بود ( به دلیل مشکلات ارتباط و جاده ای بین ارا و شهر ) . این مرد خیر خواه آبی که متعلق به باع شخصی خودش بود را در لوله جاری کرد و باغش را خشک کرد تا کام مردم ارا با اب بهداشتی سیراب شود . در این شب مبارک تولد حضرت رضا(ع)به روان پاک او وهمسر مکرمش درود می فرستم
بدین گونه مردم ارا صاحب آب آشامیدنی بهداشتی شدند اما با افزایش جمعییت و استفاده ی نا مناسبی که از آب اشامیدنی برای توسعه باغ و سبزی کار و....می شد و می شود مشکلاتی برای برای تامین اب به وجود آمد .... دوباره همان بزرگواران که در تمام صحنه ها حضور دارند! یک تنه مشکل گشا هستند ! ونماینده مردم ارا، زحمت کشیدند ، طرح دادند ، رفتند ، امدند و گفتند ، و چه وچه !!! قرار شد از رک رکی آب بیاورند و چنین شد چه زحماتی مردم روستا متحمل شدند برای انتقال لوله و کندن کانال –چند هزار متری- برای انکه آب بیاورند و بخورند ......
یک روز صبح مردم خبر دار شدند که لوله ها را بردند ، به روستا های مجاور مشکوک شدند و نشانه ها هم بر همین دلالت می کرد..... بله لوله های اب را دزدیدند ، اما اهالی ولویه نه این کار را تایید کردند و نه تکذیب هنوز هم همین طور است ...... شکایت و شکایت کشی اما باز هم مردم فقط گزارش می شنیدند از همان بزرگواران همیشه آماده برای رفع مشکل ارا ! ومردم هزینه ها را تامین می کردند که به اب برسند اما باز هم نشد هنوز بعد از سال ها نه دولت که مجری ابرسانی بود پیگیری کرد تا ببیند لوله هایش را چه کسی دزده و چه شده و نه نمایندگان حلال مشکل! پاسخ روشنی برای تلاش ها خود دارند هم چنا ن اتهامی است که مانده و لوله است که دزدیده شده................
بعد از چشمه سفید کوه اب آوردند که من خیلی در ریز جریانش نیستم اما مشکل هم چنان باقی است و آب و آب...
اضافات: چه کسی پشت این ماجرای دزدیدن لوله های آب آشامیدنی است ، چه کسانی سال ها از این داستان سود بردند و می برند که ماجرا مخفی می ماند .
2- به قول قائم مقام این داستان اگر برای مردم ارا اب نداشت شاید برای بعضی ها نان داشت!!!
3- ماجرای آب و آب بستن ریشه در کربلا دارد ،خدا کند دزدان لوله از سرانجام بستن آب عبرت بگیرند.