.... فردا
ای آشنای من
در هرزمان
هر گاه
روشن تر از روشن
رخشان تر از خورشید
آبی تر از آبی
زیباتر از زیبا
ای آسمان من
من آ شنای تو
توآ شنای من
دیروز،امروز،فردا
------------------------------------------------------------
زمین مال توست
تورا می زنم صدا
تورا که خوبی وخوشی
زمین مال توست
ستارگان
آسمان
فضا
هوا
تو را که خوب تری ز هرچه خوب
قشنگ تری زصبح زود
تو را به نام می زنم صدا
تو هم مرا بزن صدا
خدا ،خدا،خدا،....
----------------------------------------------
حبیب محبوبم
درآتش عشقت
همیشه می سوزم
فدای نام تو
تمام بود من
حبیب محبوبم حبیب محبوبم
تو نور خورشیدی
ستارگان از تو
تورا همی بینم
به روی برگ گل
طراوت آبی
شکوه روئیدن
حبیب محبوبم حبیب محبوبم
آبان ۱۳۸۲
------------------------------------------------------------
به نام آن که سر آغاز دفتر هستی است
سخن چقدر قشنگ است
واژه ها چه زیبایند
ومن چه سبزم وهوشیار
بال به بال هزاران هزار می خوانم
به نام آن که به پروانه داد پر پر واز
به نام آن که به به باغ داد رنگ انار
به نام آ نکه به آب جریان داد
به نام آن که به خورشید نور اهدا کرد....
به نام آن که سر آغاز دفتر هستی است.
----------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------
عاشقانه می بینم
در شکوه هر رستن
در ترنم باران
در تمامی خورشید
در نگاه پروانه
در صدای هر بادی
در درخت
دردریا
در کویر
در جنگل
در مزارع سر سبز
در بلندی کوه ها
در نشیب وپستی ها
در تولد وهستی
در فراق ودر نیستی
در گذشته
و دیروز
در زمان بی آغاز
در زمان بی انجام
حال
اکنون
عاشقانه می بینم
من تورا
خداوندا
سروده :سید ظهیر قادری