روستای ارا

مطالبی در باره ی ارا

روستای ارا

مطالبی در باره ی ارا

روستای ارا
درباره : تک نگاری ایالت فلورین! موقعیت: روستای ارا یکی از روستاهای کوهستانی وخوش آب وهوای بخش چهار دانگه ی ساری است. این روستا در 105 کیلومتری شهرستان ساری ودر35کیلومتری کیاسر (مرکز بخش چهار دانگه) و81کیلو متری دامغان و95کیلومتری سمنان واقع شده است آب وهوای آن در زمستان سرد ودر تابستان معتدل است این روستا به دو بـخش (جنگلی،کوهستانی) تقـسیم می شود.نام این روستا در اغلب نقشه های جغرافیایی نـیامده است؟! اکثر راه های متصل به این روستا ( چه از ساری ، چه از دامغان وچه از سمنان)جز چند کیلومترآسفالت است جمعیت ،زبان وشغل: این روستابیش از200خانوار جـمعّیت دارد که حدود 100 خانوار در روسـتای اراء ساکن هستند وبقیه در شهر های سمنان،ساری،دامغان،قم و تهران وشهرهای دیگر زنـدگی می کنند،مـردم این روسـتا دارای مذهب شـیعه هستند،زبان مردم این روستا محلی مازندرانی(طبری)است .کار اصلی مردم این روستا کشاورزی و دامپروری است معادن :در این روستا معادن مختلفی وجود دارد که از قدیم الایام از آن بهره برداری می شد مثل ،زغال سنگ و فلورین،. . . که بعضی ها به شوخی و به خاطر نیامدن نام این روستا در نقشه های جغرافیا وبه خاطر معدن فلـورین،به این روسـتا ایالت فلورین می گویند!. استفاده از محتوای این وبلاک با ذکر منبع بلامانع است.
پیام های کوتاه
  • ۵ بهمن ۹۱ , ۱۷:۰۰
    کو؟
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان

۳ مطلب در بهمن ۱۳۸۸ ثبت شده است

  

وازه محلی ارا

معادل فارسی

وازه محلی ارا

معادل فارسی

شی مار

مادر شوهر

شی پر

پدرشوهر

خال شی

شوهر خاله

عمه شی

شوهر عمه

برار

برادر

خاخر

خواهر

خوردی برار

برادر کوچکتر

گته برار

برادر بزرگتر

پسر زن

عروس

زما

داماد

حوکا

تیشه

بل

بیل

۰ نظر ۱۱ بهمن ۸۸ ، ۰۸:۱۱

به نام خداوند بخشنده مهربان

 برخی از دوستان  به مطلب گذشته متعرض شدند مایلم توضیحاتی را ارائه کنم؛ دوست داشتم و دارم دوستان به جای معترض شدن، حرف ها را نقد کنند اما حتما با معیار نقد

اما  توضیحاتی در باره ی" بیماری دخالت "

1- تاکید می کنم ؛ دانشمند فرض کردن، برتر دانستن خود ، قبیله و دوستان  و بی تدبیر و بی قدرت  فرض کند ساکنان محترم ارا ، دور زدن ، نهاد های رسمی ارا ( شورا ی ارا و...)  دخالت است؛ حداقل من واژه بهتری برای این کار نیافته ام .     

2-من افتخار می کنم که طرز فکرم پایین باشد  کسی  به واسطه این که می گویم: هم یاری  این است که ارایی های غیر ساکن بیایند یک تشکل پیدا کنند  در صورتی  که شورای محل و یا اهالی محل  نیاز  به هم اندیشی  و هم فکری  داشتند ؛  بیایند  و کمک کنند، این اولش یک اگر دارد یعنی  " اگر" کمک  خواستند؛ این هرگز به معنی شورا در شورا نیست ، این معنی اش سلب اختیار شورا نیست، این معنی اش ما هر چه می گویم نیست؛  این معنی اش ما رئیس هستیم نیست، این معنی اش قبیله گرایی شهری نیست ، .......... به من بگوید :   متاسفم از طرز فکرپایین تان""

 3-در پاسخ دوست عزیز سعید آقا که نوشته اند: ""متن سفیدتان حاوی مطالبی بود باز دارنده ،و زهریست که سالها در پیاله ی نخبگان اراء ریخته میشود. بدین معنا که با هر کسی صحبت میشود که بیایید برای اراء آستین همتی بالا بزنید و بی خیال نباشید میگویند ما آمدیم کاری کنیم و پشت سر ما حرفهای اینگونه ایی زده اند و متهم به(مطالب متن سفید حضرتعالی) شده ایم وگر چه عشق و علاقه ی زیادی به اراء داریم ولی ما نیستیم!!! و حوصله ی حرفای اینجوری را نداریم  متاسفم اینگونه تفکرات تفرقه افکن در مطالبتان دیده میشود!!که امیدوارم سهوی باشد و یا در چیدمان جملاتتان دقت نکرده باشید!!! ""

     باید بگویم اصلا این گونه که شما تصور می کنید نیست مردم ارا  آن قدر فهیمند  که تفاوت دخالت و خدمت را بدانند و جام زهر در پیاله خدمتگزاران نریزند اتفاقا بر خلاف نظر حضرت عالی  مردم ساکن ارا  کسی را  که آستین همت بالا زده باشد برای خدمت به ارا بیاید  حقیقتا  دوستش دارند .

  به عنوان نمونه  بانی تکیه حضرت ابوالفضل ( ع)  از ارایی های ساکن شهر است مثل من و تو و ساکن ارا هم نیست  وقتی  آستین همت بالا زد و ثابت کرد می خواهد خدمت کند ، مردم ارا  با مال ، سرمایه ،کار و همت خود با او همراه شده اند  و با سرمایه های اندک خود کار بزرگی را سامان بخشیدند  و ....یا در قضیه آب هم گفتم آن کسی که بانی لوله کشی شده بود ساکن ارا نبود  و کسی کار او را دخالت نشمرده است  و یا......  اما اگر  کسی یا کسانی آمدند با نیتی غیر از خدمت  حتما ناکام می شوند حتما مردم با آن ها مقابله می کنند  و وقتی هم به مقصود خود نرسیدند باید بگویند" ما نیستیم!!! و حوصله ی حرفای اینجوری را نداریم  .... چه کسی می گوید این نوع آدم ها نخبه اند که مردم عزیز ارا باید بنشیند و برای رفتنشان  غمگین باشند .

4-  البته بسیار تعجب می کنم که چرا سعید اقا از این که نوشتم  دخالت در اموری که به کسی مربوط نیست ، یک نوع بیماری است یا سلب اختیار از شورا ارا، قبیله گرایی که سبب تفرقه در ارا ست و باند بازی و خود برتری جویی و خود دانشمند پنداری   شیوه ی نادرستی است و..... سبب ناراحتی و عصبانیت ایشان شد؟ !! مگر دخالت در امور شورا ی ارا را باید افتخار شمرد؟  یا قبیله گرایی  و تفرقه جویی خوب است؟! یا دخالت در امور ارا  وضایع کردن حق ساکنان فضیلت است که من خبر ندارم؟ ! براستی دلیل نارحتی چیست؟ یا مگر این جمله های من "همیشه آماده ی خدمت به وطنمان هستیم ای ساکنان ارا اگر از ما می پذیرید و اجازه می دهید  بدون هیچ چشم داشتی ، بدون هیچ منتی  و منیتی ....." سبب تفرقه می شود و واگرایی است؟ 

 

5- به دوست عزیز سعید اقا می گویم : من از واژه ها نمی ترسم و واژه ها مرا گمراه نمی کند اگر هزار بار بنوسید" وا گرا  دارای افکار پایین و چه چه وچه "اهمیتی برایم ندارد. اما دوست دارم درس خوانده های ارا  مثل شما  از زبان  ابهام ، رمز ، تهدید و افشاگر ی...... استفاده نکنند؛ ساده و راحت بگوید و بشنوید هرچند تلخ باشد ....بگذار" سفره ی دل باز شود"  توبه ی سنگینی را بیطلبد " زخم کهنه  و جدید و قدیم  ...باز شود .به فرموده : شیخ شیراز آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک .........

 

قسمت هایی که با رنگ مشخص شده است از پیام های  آقا سعید  نقل شده است

 ...............................................................................

تتمه:  الف – یک  از دوستان  در  باره  شجره نامه تذکری دادند که چون بیشتر مطالب وب  در باره ارا ست مطالبی  شخصی خودم را در آن کمتر بنویسم  دیدم تذکر خوبی است  آن  را به وب  دیگرم که تناسب مطالب بیشتر شخصی است انتقال دادم که بایت این تذکر ممنونم  همچنین دیدم برخی از دوستان به زمینه رنگ ها حساسیت پیدا کردند تا آن جایی امکان داشت پس زمینه ها را حذف کردم تا  نوشته ها تحت تاثیر حاشیه ها قرار نگیرد ..در ضمن ممنون می شوم اگر دوستان تذکر های دیگری برای بهبود وب داشته باشند بفرمایند حتما اصلاح خواهم کرد.

ب- همان گونه که در نوشته های مختلف نوشته ام این ها نوشته ای من است و خالی از خطا نیست ، اگر هر کسی سخنی بهتر برایم بفرستند و یا حرف هایم را نقد  کند و سخن او درست یا درست تر باشد حتما نظرم ر ا تغییر می دهم و ممنون هم می شوم.

۰ نظر ۰۶ بهمن ۸۸ ، ۲۲:۰۶

 اعتقاد دارم دخالت در اموری که ارتباطی به کسی ندارد یک نوع بیماری است ....

   ریشه این بیماری حتما فکر است ،مثلا ممکن است کسی که از ارا خارج شده  است و در آن ساکن نیست و خیلی هم اطلاع از اوضاع اجتماعی آن ندارد، فکر کند که بله ما  که در شهر هستیم  مثلا خیلی می فهمیم ، خیلی دانشمند ، ثروتمند و قدرتمندیم و به پشتوانه همین اندیشه های پوچ که ریشه در جاهلیت فکری دارد ،  کسی جرائت کند خدای نکرده مردم فهیم و خوب ساکن را  آدم های بی تدبیر و بی قدرت  فرض کند و بخواهد برای آن ها تصمیم بگیرد و یا از این بدتر بخواهد به پشتوانه های جاهلی به فکر کسب منافع در ارا باشد و بخواهد حقوق ساکنان آن را تصاحب کند،

   این  نوع افکار حتما بی نتیجه است ، حتما  ساکنان محترم باید به شدت با آن برخورد کنند  و اجازه ندهند که کسی با لعاب دوستی منافع آن ها را به خطر بیندازد....

       اعتقاد دارم ما ها که از ارا دور شدیم و ساکن شهرها هستیم  و حقوق می گیریم  و زندگیمان از راه در آمدی که کسب می کنیم به آسانی می گذرد ، باید اجازه بدهیم که اگر معدنی ، پالایشگاهی ، مراکز  صنعتی در ارا ایجاد می شود ساکنان بتوانند آمد کسب کنند و بتوانند به راحتی زندگی کنند، کسی حق ندارد فکر کند  باید  ویا می تواند  علاوه بر در امدی که در شهر دارد  در آمد دیگری در ارا کسب کند  و خدای نکرده  حقوق ساکنان  ارا را ضایع نماید.

    مقصود از شورای هم یاری  این است که ارایی های غیر ساکن بیایند یک تشکل پیدا کنند  در صورتی  که شورای محل و یا اهالی محل  نیاز  به هم اندیشی  و هم فکری  داشتند ؛  بیایند  و کمک کنند، این اولش یک اگر دارد یعنی  " اگر" کمک  خواستند؛ این هرگز به معنی شورا در شورا نیست ، این معنی اش سلب اختیار شورا نیست، این معنی اش ما هر چه می گویم نیست؛  این معنی اش ما رئیس هستیم نیست، این معنی اش قبیله گرایی شهری نیست ، ..........

 این معنی اش این است که  ما همیشه آماده ی خدمت به وطنمان هستیم  اگر از ما می پذیرید و اجازه می دهید  بدون هیچ چشم داشتی ، بدون هیچ منتی  و منیتی .....

۰ نظر ۰۳ بهمن ۸۸ ، ۲۲:۰۳