یک آقایی بالای منبر گفت :خداوند میلیاردها میلیارد فرشته دارد، یک نفر از پائین منبر گفت: آقا ،خدا به این ملائکه چی میدهد که بخورند؟ آقا گفت :فرشته که غذا نمیخواهد، گفت : خوب اگر فرشته غذا نمیخواهد بیاید خانــه ما خودم نگه میدارم
(درس ها یی از قرآن آقای قرائتی(http://gharaati.ir/show.php?page=darsha&
id=126
داستان برخی از شورا ها در
برخی از روستا ها از جمله روستای ارا دقیقا حکایت بالا ست،
اگر قرار باشد، مردم در این روستا آب کافی برای خوردن،نظافت و بهداشت نداشته باشند!
( یعنی در هر دو روز ( هر48 ساعت)، آن هم به مدت چند ساعت آب داشته باشند! البته در بخش های از روستا همین چند ساعت آب را هم ندارند! !)
اگرقرار باشد؛ زباله ها در تمام روستا پرا کنده باشد!
( بالا محله ای ها زباله را در پیش خانه، میان محله ای ها در مسگر دره، پایین محله ای ها در مله بن دره و بقیه مردم در هر جایی که بتواند زباله را می ریزند! چاره ای هم ندارند !مگرکسی هست که زباله را جمع و دفع کند!)
اگر قرار باشد ؛ مردم راه کافی و مناسب برای دسترسی به منازل و مراتع نداشته باشند!
( اگر خواستید به اودوزه، النگ، و حتی یور محله بالا محله بروید، پیاده روی ورزش مفیدی خواهد بود !!و نهایتا با تراکتور اگر توانستید بروید!!)
اگر قرار باشد؛ تأسیسات عمومی و عمرانی و اموال وداراییهای روستا. چون استخر ها و جوی ها و مراتع و... به خوبی حفظ و نگهدار نشود!
( استخر ها ویران، جوی های آب بدون جدول گذاری- جز اندک مسافت که همین قدر هم جای تقدیر دارد!.....)
اگر قرار باشد؛ بهداشت محیط. و
نظافت رعایت نگردد!
واگر قرار باشد؛....
پسبه قول اقای قرائتی وقتی هیچ مشکلی قرار نیست حل بشود و کاری مرتبط به وظایفانجام بشود پس فرقی نمی کند که چه کسی شورا و دهیار باشد و نیاز به زحمت آقایان شورا و دهیار نیست؛ پس هر فرد ارایی ،زن یا مرد ، بزرگ ویا کوچک ، بلکه کودکان شیر خوار روستا هم می توانند شورا و دهیار باشند !