عطش1
1-عطش تشنگی مفرط است که گاهی به هلاکت هم منجر خواهد شد، چه بسیار افرادی که در بیابان سرگردان شدند و راهی نیافتند و از بی آبی در آن هلاک شدند ، این روز ها از این نو ع فیلم ها بسیار در تلویزیون می توان دید ....
2-اما حرف من در این جا حرفی از بیابان بی آب و علف نیست، حرف از روستایی است که دور تا دور آن را چشمه فرا گرفته است، در نزدیک ترین روستایش، تلمادره مجتمع آب رسانی دارد، اما مردم روستا هر دو روز یک ساعت آب دارند!....
3-این واگویه ها را نوشته بودم که ثبت کنم ، آخر خرداد 93 بود،وقتی به ارا رفتم با ز دیدم درد مشترک بی ابی است! یک ساعت آب در برخی از نقاط روستا آن هم هر دو روز یک بار ودر برخی نقاط 10 دقیقه و در برخی نقاط بی آبی کامل !!
4- با دایی عزیزم- حاج سید علی- ده یار روستا را دیدیم به او مشکل بی آبی و کم آبی را گفتیم، به ما گفت: مشکل آب نداریم!؟؟؟؟؟ و آن چنان از داشتن آب روستا دفاع می کرد که خود ما که بی آبی روزانه را تحمل می کردیم داشتیم باور می کردیم که این روستا مشکل بی آبی و کم آبی ندارد!!!! یکی از چیز های جالبی که ایشان گفت این بود که حق روستا بیش از این نیست!!!!! گفتیم :چرا این مشکل و مشکلات دیگر را پیگیری نمی کنید؟ مشکلات خاص بافت های روستا را دلیل می آورد که نمی شود کار کرد.... آن قدر این حرف را ادامه داد که دایی جان ناراحت شد و دوسه بار گفت: اگر نمی توانی کار کنی ، کارت را رها کن ، برو استعفا بده!! برو بگو نمی توانی با توجه به بافت روستا کار کنی کسی دیگر بیاید تا بتواند کار کند ، خدمت کند ، چرامردم را چرا معطل می کنی؟!