فرایند حل مساله
مسئله وقتی می دانیم مشکل چیست و ریشه های آن کدام است ما با مسئله روبه رو هستیم
مراحل حل مسئله
مرحله اول تعریف مسئله
ما پیوسته در حال حل مساله هستیم
مشکلات در اشکال و ابعاد مختلف بروز میکنند، یعنی میتوانند مشکلات روزمره، مسائل پیشپاافتاده یا موارد پیچیدهتری باشند:
- چه غذایی را امشب برای شام درست کنیم؟
- کدام مسیر را برای رسیدن به محل کار خود طی کنیم؟
- چگونه پروژهای را که از برنامه عقب است، پیش ببریم؟
- چگونه میتوانیم شغلمان را که نسبت به آن بیانگیزه هستیم، تغییر دهیم و به شغلی بپردازیم که واقعا به آن علاقهمندیم؟
هر روز حداقل با یک مشکل ومسئله روبهرو میشوید که باید آن را حل کنید؛ اما وقتی میفهمید که مشکلات فقط گزینههایی برای انتخاب هستند، قضیه راحتتر میشود. غیر از تصمیم گیری درباره آنها، هیچ مورد ترسناک دیگری وجود ندارد.
همه مسائل دو ویژگی مشترک دارند: اهداف و موانع.
اهداف
اغلب با حل مسئله میخواهیم به هدف خاصی برسیم و این هدف ممکن است چیزی باشد که شما بخواهید به آنها دست یابید یا جایی که دوست دارید آنجا باشید. اگر احساس گرسنگی کنید هدف شما خوردن چیزی برای رفع گرسنگی است. اگر مدیر سازمانی باشید احتمالا هدف اصلی شما دستیابی به سود بیشتر است؛ در این مثال برای رسیدن به هدف نهایی که افزایش سود است بهتر است هدف اصلی به اهداف کوچکتر تقسیم شود.
موانع
اگر در راه رسیدن به هدف مانعی وجود نداشته باشد پس مسئلهای نیز وجود نخواهد داشت. حل مسئله شامل غلبه بر موانعی است که مانع دستیابی سریع به اهداف میشوند.
اگر احساس گرسنگی کنید هدف خوردن چیزی است و مانع ممکن است نداشتن غذایی برای خوردن باشد پس باید به سوپرمارکت بروید تا غذا بخرید و مانع را بردارید، در نهایت مسئله حل میشود. برای مدیری که میخواهد سود شرکت افزایش یابد موانع بیشتری در راه رسیدن به هدفش وجود خواهد داشت. او باید موانع را پیدا کرده و آنها را برطرف کند یا روشهای دیگری برای رسیدن به اهدافش پیدا کند.
فرصت کردن موانع
مرحله دوم) فهرست کردن راه حل های مختلف
این مرحله که گام دوم حل مسئله است، سخت ترین بخش از فرایند حل مسئله به شمار می رود. بیشتر افرادی که ذهنشان در یک راه حل و نه راه حل های متعدد تثبیت شده، برای آفرینش و تولید راه حل های جانشین با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. دو راه عمده وجود دارد که می توانید با استفاده از آنها راه حل های جانشین را به وجود آورید:
راه اول، استفاده از قواعد بارش فکری است:
- تا همه ایده هایتان را یکجا جمع نکرده اید، هیچ گونه ارزشیابی با انتقادی در بارة آنها انجام ندهید؛
- اجازه دهید هر فکری به ذهن بیاید، هیچ پیشنهادی احمقانه نیست؛
- همه عقاید مشابه و حتی گزافه را هم در نظر بگیرید.
راه دوم، درگیر کردن دیگر افراد است. دیگران ایده هایی دارند که فرد مواجه شده با مسئله متوجه آنها نیست؛ چون او خود را به دیدن مسئله و دیدن تنها یک راه حل برای آن محدود می کند
مرحله سوم) تعیین سود و زیان های هر راه حل و ارزیابی آن
گام بعدی مشخص کردن مزایا و معایب هریک از راه حل های ذکر شده در گام قبل است. مواردی از مزایا و معایب هریک از راه حل ها را مشخص کنید و سپس با در کنار هم قرار دادن سودمندی ها و زیان های هریک از آنها به ارزیابی و ارزش گذاری تک تک راه حل ها بپردازید.
مرحله چهارم) انتخاب بهترین راه حل
پس از در نظر گرفتن وقت کافی برای تعریف مشکل و بررسی راه حل های مختلف، اکنون شما آماده اید تا درباره شیوه کار تصمیم بگیرید. اگر از مشکلات پیش رو شناخت کامل داشته و فهرستی از راه حل های مختلف را نیز تهیه کرده باشید، تصمیم گیری و انتخاب راه حل، بسیار ساده و آسان تر خواهد بود. نگاهی اجمالی به پاسخ های احتمالی بیندازید، کدام یک عملی تر و امکان پذیرتر اس